مرده بدم زنده شدم
سلام سلام .
مناسبت های زیادی را پشت سر گذاشتیم و نبودم . خوب که فکر می کنم می بینم سال سختی را پشت سر گذاشتم . اگرچه ا
ین سال هنوز به پایان نرسیده و داره نفس های آخر را می کشه .هم اتفاقات خوش و هم ناخوشایندی را پشت سر گذاشتم . همه اینها این پیام را برایم تکرار می کنم که رشته ی این زندگی در چریان است . از این جهت خداراشکر می کنم .
گاهی اوقات پیش خودم فکر می کنم شاید دعای دوستان نیمه کاره بود که حال ما در این سال چندان خوش نبود . به هر حال امیدوارم دوستانی که سال پیش برایم خواب دیدند و دعاها کردند امسال خواب نبینند و .....
گاهی اوقات در پیچ و تاب زندگی گم می شویم ... مهم این است که در فراز و نشیب زندگی فراموش نکنیم که هستیم و چه هستیم و در این جهان برای چه آمده ایم .
گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی
جمع نیم شمع نیم دود پراکنده شدم .
حضرت مولانا میگه :
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
زهرۀ شیر است مرا زهرۀ تابنده شدم
رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم
رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم
پیش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم
گول شدم هول شدم وز همه برکنده شدم
جمع نیم شمع نیم دود پراکنده شدم
شیخ نیم پیش نیم امر تو را بنده شدم
در هوس بال و پرش بیپر و پرکنده شدم
زانک من از لطف و کرم سوی تو آینده شدم
گفتم آری نکنم ساکن و باشنده شدم
چونک زدی بر سر من پست و گدازنده شدم
اطلس نو بافت دلم دشمن این ژنده شدم
بنده و خربنده بدم شاه و خداونده شدم
کآمد او در بر من با وی ماننده شدم
کز نظر وگردش او نورپذیرنده شدم
کز کرم و بخشش او روشن بخشنده شدم
بر زبر هفت طبق اختر رخشنده شدم
یوسف بودم ز کنون یوسف زاینده شدم
کز اثر خندۀ تو گلشن خندنده شدم
کز رخ آن شاه جهان فرخ و فرخنده شدم