هرچه می خواهد دل تنگت بگو

من و تمام افکارم

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

ثانیه ها می تازند بر جسم و روح انسان . گاهی زمان  بر جسم و جان قالب می شود.  گاهی جسم و جان است که بر زمان قالب می شود.  و نتیجه  اول جز پیری نخواهد بود و نتیجه دوم سرعت عملی ست که دست رقیبان را در حنا می گذارد.  

عشق اگر عشق باشد آرام و قرار را می ستاند و هله به پا می کند. سور و سات عشق که استخاره ندارد.و چشم منتظر به در، هم خواب و خیال... .  

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 25 Farvardin 98 ، 22:52
واژه

maryam rad:

قبای کهنه ی تقدیر به جان و دست و تن افتاد 

خیال روی تو شب بنام آینه افتاد


به لطف آینه هر شب نگاه خاطره چیدن 

ودیعه های شکر خند در نگاه تو چیدن 


بگو جان عزیزت به سهم عشق غریبی 

که مبتلای سجودی و مبتلای قریبی 


به مردمی که برایت دعای خیر ندارند 

دعای خیر بخواهی که سهم درد نکارند 


چه آتشی که بسازند و خاطری که ببازند 

چه نقشه ها که ندارند دسیسه ها که بسازند 


امید وصل ندارند که رسم درد بخوانند 

برای روی تو شب دعای صبر بخوانند 


برای شرح حقیقت به آسِمان گریزند 

<< یقین بدان که یقین وار از گمان بگریزند >>


#واژه 

#مریم_راد_واژه 

#مثنوی 

@ashenayeeshgh


🔹مصرع آخر، تضمین از مثنوی معنوی مولانا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 Farvardin 98 ، 20:33
واژه

شاید گم شدن در خود.

در جستجوی درونم تو را می بینم در جستجوی بیرونم تو را می،بینم

مثل خدا شده ای.  انگار همه جا هستی اما نمی یابمت.  کنکاش می کنم اما نمی،بینمت.  قهر می کنی، پیچ و تاب می خوری.  به دنیای درونم سفر می کنی و اندکی گله مند می شوی.لبخندی می زنی و از موهایم حرف می زنی.  

هستی اما در کنار من نیستی.  

نه معنای بودنت را می فهمم و نه معنای نبودنت را.  

نه هستی و نه نیستی.  

زندگی را" با نفسی عمیق در خود گم شدن،"که، نه، قدری فراتر یافته ام.  کجای این زندگی نشسته ای. ؟  کجای این زندگی نشسته ام.؟ 

ثانیه ها رنگ می بازند، عمر می گذرد.  لبخند ها کمرنگ می شوند، شادی ها کمتر و کمتر.  روح خسته از تن، تن خسته از روح .انگار پیری نشو و نما می کند.  

از تن خسته، روح خسته تر چه می خواهی؟ 

اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش

حریف خانه و گرمابه و گلستان باش

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 Farvardin 98 ، 23:33
واژه

سال نو.مبارک


یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ

ای تغییر دهنده دلها و دیده‏ ها * ای مدبر شب و روز * ای گرداننده سال و حالت ها * بگردان حال ما را به نیکوترین حال

 

از خداوند برای همه عزیزانم آرزو می کنم

.  

پروردگارا! 

مهربان ترین مهربانان 

آنگونه که زمین و زمان از نخوت زمستان، به تنگ آمده اند، در هیاهوی بهار اند.  به دلهای پاک،  طراوت و تازگی عطا کن.

همانگونه که طراوت و تازگی در دل طبیعت موج می زند، به بهار زندگی مان عشق و سلامتی عطا کن. 

به لب هایمان. گل لبخند،  به دلهایمان،  ایمان و به دست هایمان برکت عطا کن. تو مهربان ترین مهربانانی.  

 

کف دست ها را. روی هم و به صورت دعا زیر چانه می گذارم.  چشم ها را می بندم و نفسی عمیق می کشم . با هر دم و بازدم  

از خداوند مهربان برای هر لحظه، فرصت دوباره زیستن، تشکر می کنم.  

از خداوند مهربان، برای وجود عزیزانی که از صمیم قلب دوستشان دارم، تشکر می کنم.  

خداوندا!  تو را دوست دارم که هر لحظه در کنار من و در قلب من جای داری.  به تو تکیه می کنم و با توکل به تو قدم در راه خیر بر می دارم.

با عشق و ایمان به تو در زندگی پیش می روم و با عقل توکل به تو که نهایت قدرت من است، زندگی را برای خود و عزیزانم می سازم.  

عشق ویژگی من است  .  با عشق به تو و عزیزانی که دوستشان می دارم، به زندگی لبخند می زنم.  

زیستن بزرگترین نعمت بشر است.  برای تمام لحظاتی که با تو در کنار عزیزانم زیسته ام، تشکر می کنم.  

آرام نفسی عمیق می کشم و برای نفس هایی که می کشم، خداوند را سپاسگزارم.  

چشم ها را. باز می کنم و به زندگی با عشق می نگرم.  



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 Farvardin 98 ، 01:08
واژه