عمیقاً به این دعا اعتقاد دارم
عمیقاً به این دعا اعتقاد دارم
گاهی اوقات برای رسیدن به جواب سوالاتت کنکاش می کنی. سد ها را کنار می گذاری، جرأت و جسارت را شریک لحظه هایت می کنی و خودت را با حقیقت روبه رو می سازی . زمانی که حقیقت را می یابی، می فهمی که حقیقت چیزی نبود ،که تو فکر می کردی . چیزی شبیه به آن روی سکه.
تنها جسارت این کنکاش کشف مردمان تازه بود. کشف مردمانی که هر کدام یک فکر جدید، افکار و اندیشه جدید و.. .. بودند.
شاید این بار هم مثل دفعات قبل، بنا بود که قسمت با تمام قوا خود را به رخ بکشد. پخته تر از همیشه با درایت تر از،قبل.
Pencil sketch
چهره خشم خصم name
B6,B8.B4 USLAND
B6,B8,B2 FABER CASTELL
B6,B8 Owner
Dimantion : A3
روزهای دوشنبه و سه شنبه را بیشتر دوست می دارم .با اینکه حجم کارهای روزانه ام در این دو روز بیشتر از همیشه است. اما به نظرم انرژی های بهتری را در این دو روز دریافت می کنم . حس بهتری دارم و کارها را با انگیزه بیشتری انجام می دهم. کلا خوشحالم.
ایکاش فراموش کردن تلخی ها آموختنی بود .گاهی اوقات چنان زخم عمیقی روح را می آزارد که فراموش کردن تنها دوای درد ها می شود . شاید در چنین شرایطی باید همه چیز را رها کرد. گاهی اوقات رفتن یک شروع دوباره می شود.
شاید دلم از زمین و زمان گرفته و دنیایم تنگ تر از همیشه شده که حال و هوایم ابری شده.
انگار برای ادامه حیات اکسیژن کم آورده ام.
سفر همیشه اتفاق خوبی ست، خصوصاً اینکه بدون یک برنامه ریزی قبلی با به صورت یک اتفاق خوب حادث شده باشه. یعنی یهویی باشه.
اما به هرحال مسائلی را هم با خود به همراه داره . مثل عقب افتادن از کارهای روزمره و شغلی .
این مقدمه را نوشتم که بگویم عجیب از کارها عقب افتادم. در این هاگیر و واگیر، هوس نوشتن و کشیدن پورتره هم قوز بالا قوز شده.