زنگی زنگ
Wednesday, 18 Tir 1399، 07:27 PM
دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد
به هر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد .
99/04/18
دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد
به هر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد .
گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
رقصیدن سرو و حالت گل
بی صوت هزار خوش نباشد
با یار شکرلب گل اندام
بی بوس و کنار خوش نباشد
هر نقش که دست عقل بندد
جز نقش نگار خوش نباشد
سلامعلیکم
به دلتون بفرمایید مرحوم بیژن ترقی اینچنین توصیه کردن
دل به یار بی وفای خویشتن دادم و دیدم سزای خویشتن
زخم فرهاد و من از یک تیشه بود او به سر زد من به پای خویشتن
هرکه ننشیند بجای خویشتن افتد و بیند سزای خویشتن
قبل از اینکه بیوفته و سزاش رو ببینه . جای درست خودش رو پیدا کنه... 😊