علامت سوال
Sunday, 15 Tir 1399، 01:37 PM
دلتنگی ،بی حوصلگی ، دنیای پر از ابهام .
چند سطر نوشتم و پاک کردم از این چند سطر فقط همین دو کلمه ماند .
99/04/15
دلتنگی ،بی حوصلگی ، دنیای پر از ابهام .
چند سطر نوشتم و پاک کردم از این چند سطر فقط همین دو کلمه ماند .
برخیز ای شبان شب زده
خواب غفلت بس است آفتاب زده
تا کی پشت بر خاک دهی
وقت است پای بر خاشاک دهی
گرگها علف خورند،سال قحط زده
این سگ گله است که به گله زده...
اومدم شعر سعدی وار بگم . شعر فرخی یزدی وار شد 😅 از حکمت به سیاست کشید
شعرهای خودمو مینویسم مبادا بی تفاوت ازش ردشی 😆 " بد نبود " هم بگی مارا کفاف...
سلام
از دل تنگی و بی حوصلگی که مینویسی میتونم باهات ابراز همدردی کنم 😊
ولی اگر از تنبلی و بی حوصلگی بنویسی کلی باهات همزاد پنداری میکنم 😅