عشق  یک "سوبژکتیو " در زندگی بشر است. ذهنیات درونی انسان نسبت به آنچه که واکنش احساسی و عاطفی نشان می دهد می تواند عامل حرکت او، نسبت به آنچه. که عشق می ورزد باشد.

حال آنکه . این عشق می تواند حاصل عشق یک انسان به همنوع خود باشد. (بدون وجود نگرشی منفی که در جوامع بسته  یا جوامع دوگماتیسم وجود دارد)    یا عامل  تحریک هورمون های انسان در مقابله با  جنس مخالف، از یک دریچه  خاص باشد.  (سکسوالیته)  

شاید، بی انصافی ست اگر عشق را صرفا از نگاه سکسوالیته ببینیم.  عشق فراتر از معاشقه دو انسان است.

اگر چه با دیدن معشوقه،  تمنایی در درون وجود عاشق

شکل می گیرد  و تمایل او به هم آغوشی را بیشتر می کند. 

با نگاهی به اسطوره های عشق،مثل لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد و....   به روشنی می توان این مسئله را تحلیل کرد.  از زبان مجنون در خمسه نظامی 

بردی دل و جانم این چه شور است

این بازی نیست دست زور است

از حاصل تو که نام دارم

بی‌حاصلی تمام دارم

بر وصل تو گرچه نیست دستم

غم نیست چو بر امید هستم

گر بیند طفل تشنه در خواب

کورا به سبوی زر دهند آب

لیکن چو ز خواب خوش براید

انگشت ز تشنگی بخاید

پایم چو دولام خم‌پذیر است

دستم چو دو یا شکنج گیر است

نام تو مرا چو نام دارد

کو نیز دویا دولام دارد

عشق تو ز دل نهادنی نیست

وین راز به کس گشادنی نیست

 

سوبژکتیو بودن یک عشق او را تبدیل به ابژکتیو می کند.  این مسئله در عشق لیلی و مجنون از خمسه نظامی به وضوح نمایان است.  

می‌گفت گرش گذارم از دست

آن شیفته گشت و این شود مست

ور صابریی بدو نمایم

بر ناید ازو وزو برآیم

بر حسرت او دریغ می‌خورد

می‌خورد دریغ و صبر می‌کرد

لیلی که چو گنج شد حصاری

می‌بود چو ماه در عماری

می‌زد نفسی گرفته چون میغ

می‌خورد غمی نهفته چون تیغ

دلتنگ چنانکه بود می‌زیست

بی‌تنگ دلی به عشق در کیست

 

عشق سراسر تمنا و نیاز است.هر چقدر میزان تمنا و نیاز در وجود عاشق بیشتر، عشقی. زلال تر را بروز می دهد. یعنی هرچه نیاز عاشق بیشتر باشد،  عشق در وجودش بیشتر معنا می گیرد. 

مصداق یک بیت از حافظ. 

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است

چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

در یک انسان سکسوالیته هم به همین صورت است.  شاید به همین علت است که عشق و هوس را در یک کفه ترازو قرار می دهند.

    انسان هرچقدر درگیر نوگرایی باشد، در مواجهه با عشق به کلاسیسیم می رسد.  زیرا عشق در نهاد بشر جای دارد.  و انسان عمدتاً در مواجهه با خود، پایبند سنت هاست.  ( ارتباطی به مدرنیته بودن افکار انسان ندارد)  

با تمام این مسائل، عشق، یکی از زیباترین حوادثی ست . که بشر در طول تاریخ عمر خود تجربه می کند . 

معتقدم عشق با تمام فراز و نشیبش، معنای واقعی را به زندگی هدیه می کند.  

 

 مریم راد " واژه "