هرچه می خواهد دل تنگت بگو

من و تمام افکارم

کجایی بشر؟

Monday, 13 Esfand 1397، 01:41 PM

طبیعت، اصولاً زبان خود را دارد و نشانه گذاری جانوران به طبیعت آنها باز می گردد . در این بین جانوران چه وحشی و چه اهلی بی تاثیر از محیط خود و طبیعتی که در آن قرار دارند، نمی باشند.  بنابراین به تجربه به کشف خود پرداخته اند و به زبانی برای ارتباط با همنوعان خود و حتی ارتباط با غیر همنوعان دست یافته اند.  

دنیای انسان ها نیز شبیه دنیای حیوانات است.  یعنی انسان ها نیز بی تاثیر از محیط اجتماعی خود نیستند   و این میراث گرانبها را از طبیعت به ارث برده اند.  


مثلاً یک شیر بیشه، برای شکار یک آهو؛ کمین می کند، نعره نمی زند.  چراکه خوب می داند نعره های بی حساب و کتاب حتماً مرغ را از قفس می پراند . از طرف دیگر آهو نیز برای شکار نشدن ( با وجود واقف بودن به تمام ضعف های خود) استراتژی  های خاصی دارد.  مثلاً فرار یا حتی جفتک انداختن، نزدیک نشدن به کمین گاه، لگد پرانی و هر چیز دیگری.  

این مثال حکایت یک شیر بیشه بود. در مورد حیوانات اهلی و دست آموز، قضیه قدری متفاوت است.  

در همزیستی حیوانات اهلی و انسان ها، گربه را مثال می زنیم.چرا ؟  چون بسیاری،بازیگوش هستند و طنازی را به طور غریزی می دانند.   گربه ها برای جلب حمایت، خود را به انسان می مالند و دم خود را بالا می گیرند.  انسان ها عمدتاً این پالس های عاطفی را دریافت می کنند. ( به شخصه معتقدم انسان هایی که دارای حیوانات دست آموز هستند دارای روحیه مهربان و لطیفی هستند.  )

سوال اینجاست اگر انسان ها به بازیگوشی  گربه ها لبخند می زنند .یعنی گربه خانگی ما حمایت شده ؟ 


 شاید گربه ی ما یک گربه دست آموز باهوش باشد و توان جلب توجه را در خود دارد.  آیا کودکان اجازه جلب توجه  به گربه را می دهند؟  

این است که گربه خانگی ما شاید همیشه تنها ست.در این حال  گربه ها هم مانند انسان ها ،احساسات ناخوشایندی را تجربه می کنند.  

غصه می خورند.  غمگین می شوند.  قهر می کنند.  یا غر می زنند.  

از نشانه گذاری جنس مخالف جهت حفظ بقا که بگذریم . ( تنازع بقا از مسائل حائز اهمیت در بین حیوانات است.  ) چراکه حیوانات  نیاز نیست کار کنند و فکری به حال   پوشاک و قر و فر های خود یا نیازهای طبیعی خود داشته باشند، بنابراین تنها مسئله مهم آنها تنازع بقا خواهد بود.  ( دنیای بی دغدغه، بدون فکر ، و.... ).  مسئله اهمیت تنازع بقا در جانوران اهلی و وحشی ثابت شده و انکار ناپذیر است با این تفاوت که در جانوران اهلی قدری با ادب و نزاکت بیشتری اتفاق می افتد.  مثلا شاید ترتیب چرخش شب و روز را در نظر بگیرند . 

قطعاً تفاوتی بین دنیای انسان ها و حیوانات موجود است.  اگرچه در بین انسانها نیز تنازع بقا حائز اهمیت است.  وقتی انسان ها در لابه لای غرایز خویش دست و پا می زنند، یعنی به دنیای کوچک و ناچیز مادی خود اکتفا کرده اند.  اینجاست که ماتریالیسم پا به میدان می گذارد و چشم و همچشمی های متداول... ...

در بین ماتریالیسم ها تراز طبقاتی حرف اول را می زند.  اما تمام ماتریالیسم ها برای رسیدن به خواسته های خود راه های شرافتمندانه را پیش نمی گیرند.  بلکه برخی از آنها برای رسیدن به اهداف خود همه چیز را، تمام تعاریف  را و حتی اخلاق را زیر پا می گذارند.  

یعنی در این لحظه با انسان هایی با افکاری مبتنی بر غرایز ،مادی پرست و ضد اخلاق روبه رو هستیم.  

اما قضیه به اینجا ختم نمی شود . به این دسته، افرادی اضافه می شوند که می خواهند اهداف کثیف خود را توجیه کنند.  می شوند همان دسته افرادی که معتقدند هدف وسیله را توجیه می کند. پس می توان گفت ماکیاولیست ها هم اظهار وجود می کنند.  

یعنی به فلسفه سکسوالیته طبیعت ،ماتریالیسمِ ماکیاولیسم هم اضافه شده.  

از،آن طرف انسان ها نیازمند رسیدن به معنا شدند چراکه همه از تمکن مالی برخوردار نبودند. پس پای اگزیستانسیالیم هم به زندگی بشر باز شد. برای،فرار،از نهلیسم راهکار،بدی نبود . 

اعتقادات اگزیستانسیالیم ها امید را در وجود بشر زنده می کرد   بماند که یکی،از مکاتب مورد علاقه بنده است.  

اما انسان سکسوالیته ماتریالیسمِ ماکیاولیسمِ اگزیستانسیالیم یک معجون تمام عیاری می شود که در وصف آن کتابها می توان نوشت. 

هنوز ادامه دارد، قضیه به اینجا ختم نمی شود. و فعلا توان صحبت نیست.  


موافقین ۰ مخالفین ۰ 97/12/13
واژه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی