هرچه می خواهد دل تنگت بگو

من و تمام افکارم

۱۲ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

هوا بس ناجوانمردانه  سرد است . 

در این وضعیت در ارتفاع هم باشی . قد یک چمدان دو نفره هم لباس بپوشی همچنان بچسبی به بخاری و باز هم  لرزشی از سر سرما در دست و پا . 

پ.ن . 

دست و پام سر شده از سرما . 

زمستان می آید دلمان برای تابستان تنگ می شود . تابستان می آید دلمان برای زمستان تنگ می شود . یعنی حکایت این دل ،حکایت چشم بادامی ست . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 03 Bahman 01 ، 14:55
واژه

از شما چه پنهان داشتم فکر می کردم در طبیعت قانونی به نام قانون جنسیت وجود دارد که در انسان ها و در جانواران . گیاهان و در حالت کلی در نباتات  جود دارد . درک من از  اهمیت وجود این قانون این است که با در نظر گرفتن بعد جنسیتی برای رسیدن به تعادل در هر فرد باید این قانون را به تعادل رساند . ساده تر عرض کنم . طبیعت نه خود را در گیر مرد سالاری و نه زن سالاری می کند .

عدم تعادل یا بر هم زدن تعادل در این مورد تبعاتی را به همراه دارد که خصوصا در زندگی انسانی خود را بسیار پر رنگ نشان می دهد . این مسأله به سبب وجود نظام غریزی قوی در گیاهان و جانوران دیده نمی شود . 

در جامعه ی انسانی وقتی تفکر رسیدن به جنسیت سالاری نشو و نما می کند دیگر قانون برابری وجود نخواهد داشت .یعنی ریشه یک تفکر مخرب . اینکه ما یک بعد جنسیتی را در جامعه در نظر نگیریم یا با توجیه بسیار ساده سعی در کمرنگ شدن آن داشته باشیم . 

به طور مثال در برخی جوامع زن را موجود ضعیفی می دانند و به این بهانه زن را در پستو های هزار توی به ظاهر امن خانه پنهان می کنند . 

این خود می تواند یک تفکر ریشه ای دیگر در خصوص ظلم باشد . یا در یک مثال دیگر می توان توضیح داد که مرد ها عمدتا موجوداتی قدرت طلب هستند . این قدرت طلبی همراه با آموزه های مستقیم و غیر مستقیم غلط سبب شده تا مرد ها خود را در بسیاری از امور برتر و مقدم تر بدانند بنابراین حق اعمال زور را به خود می دهند . در صورتی که هدف طبیعت چیزی جز رسیدن به این عدم تعادل است . و مثال هایی چنین . 

وقتی به جهان و تحولات اان می نگریم ( از هر حیث )می بینیم که عدم تعادل در قانون جنسیت زمینه ساز و ریشه بسیاری از تحولات مخرب بوده پس این جهان از اعتدال خود خارج است . 

 

از طرف دیگر انسان ها برای رسیدن به اعتدال به رویای خود پناه می برند . در رویا های خود تصاویری را خلق می کنند که می خواهند باشند یا ،می خواهند مورد پذیرش دیگران باشند و به این طریق کم و کاستی های خود را التیام  بخشند . حال اگر این تصاویر ارائه شده صادقانه و درست نباشد آن بعد کمال طلبی دچار ضعف می شود و سبب بروز نارضایی می شود .در این حالت هم خود را مورد  قضاوت ناعادلانه قرار می دهیم و هم دیگران را . 

بنابراین خشم ، شرم ، گناه و .... شکل می گیرد . یعنی خود را قضاوت می کنیم و در پی آن تنبیه می کنیم . یعنی سو رفتار با خود . وقتی این سو رفتار ها عادت می شود می تواند به صورت فرهنگ بروز کند . فرهنگی مخرب که قالب می شود . 

به همین سادگی یک جامعه در مقیاس بزرگ و یک خانواده در مقیاس کوچک رو به نابودی پیش می رود . 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 01 Bahman 01 ، 13:52
واژه