maryam rad:
*نجوا
▪️ وضو گرفتم به اشکهایت
تطهیر شدن مسلک من است
تیمم می کنم به نگاهت
مسح می کشم به چشم هایم به پهنای صورت
لبخند می زنم به خنده هایت
نجوا می کنند که اغوا شده است
▪️چشم ها را می بندم
دریچه ی بسته سو سو نمی زند
و از چشم هایت از خنده هایت
از دستهای نوازشگرت گذشتم
گذشتن سهم کوچکی از من بود
هنگامی که ضرورت عبور بود
مثل عابری ساده
از رد پای خاطرات من
عبور عبور عبور
▪️سجاده سجاده
سجده کردم به رد پای تو
انگار حک شده است
عطر تنت در کوچه پس کوچه های خاطرات من
اکنون عابری عصیانگرم
فریاد می زنم
چله نشین نجوای چند ساله ام
عشق پیشه ام
عشق تیشه ام
عشق همه آیین من است .
#واژه_مریم_راد
#شعر_سپید
#نجوا
#عشق
@ashenayeeshgh