هرچه می خواهد دل تنگت بگو

من و تمام افکارم

تفو بر تو ای چرخ

Thursday, 4 Shahrivar 1400، 11:55 AM

درد ما فارغ از زمان شده انقدر که در پیچ و تاب تاریخ هویت یافته . این درد بخشی از هویت من ، بخشی از هویت تو ست . 

اما تا کجا ؟ تا کی ؟ چرا ؟ 

نسخه درد می پیچند و ما سکوت می کنیم . غم می آورند و باز سکوت می کنیم . خیانت ، رذالت ، بی خانمانی و ..... باز سکوتی به وسعت تاریخ . 

مثال جبر تاریخ شده ایم . یا ما به این زندگی گره خورده ایم یا این زندگی به ما . هر چه هست این گره قابل انکار نیست . من تو را دریابم و تو مرا این جهان گلستان می شود . اما مگر ممکن است . با ریز خصوصیات هزار ساله   ی  "دگر دیسی "شده همخوانی ندارد . ساختن گلستان دیگر کار ما نیست .فقط تماشاچی شده ایم . یا دست می زنیم و تعریف می کنیم . یا تکذیب می کنیم و تف می اندازیم .   یا صفر یا صد ؟ 

حد اعتدال را از یاد برده ایم . در همه چیز . در همه  ی جای جای زندگی . 

 

این عدم اعتدال بخشی از تفکر فرهنگی ما شده . حالا چه کنیم ؟؟؟؟

 

 

 

از ماست که بر ماست . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ 00/06/04
واژه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی