هرچه می خواهد دل تنگت بگو

من و تمام افکارم

گاهی اوقات یک دنیا کار، روی سرت. آواره می شود .اما دست و دلت که به کار کردن نیست  حتی نمی توانی   به کار   فکر کنی.  

به نظرم این ها تصویر جدیدی از،یک ضد حال ذهنی هستند   گاهی اوقات، آدم خودش به خودش رو دست می زند.  یک ضد حال اساسی . حال خود را می گیرد، درون یک شیشه می ریزد، از کتف، یک دوره می چرخاند و با قدرت هرچه تمام به ته دریا می اندازد.  (چه معجونی شود)  یعنی خیال که چه عرض کنم، نهایت حقیقت تنبلی ست.  

حال آنکه برای نفس کشیدن هم باید تلاش کرد.  سخت است، خیلی سخت .  برای تنبل هایی که به کنترل تلویزیون اکتفا می کنند،  حرکت کردن سخت است. 

اگر حرکت کردن سخت نبود  شعاع نشیمنگاه در کاناپه نخ  نما نمی شد  ، چه بسا این آدم ها هنگام خواب فقط یک آرزو دارند :که تفنگی، تیرکمانی، چیزی وجود می داشت، تا به کمک آن ،لامپ روش اتاق خواب  را بترکانند . جهت رسیدن به خاموشی و آرامش. 


 پی نوشت : انگار خواب بر ما هم مستولی شده حال نوشتن نیست   (چشمک)  

شب خوش 



۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 12 Esfand 97 ، 23:34
واژه

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی 

عهد نابستن به از آن که ببندی و نپایی 

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم 

باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی 


" استاد سخن سعدی " 


امروزه عهد شکستن بخشی از مشتقات زندگی شده.  یا حداقل چیزی ست که به وفور در جامعه شاهد آنیم.  به نوعی فرهنگ جدایی طلبی در خانواده رواج پیدا کرده.  و پیامد این بی وفایی ها ، به چند همسری تبدیل شده تا جایی که برخی به چهلمین هم رضایت نمی دهند و به دنبال چهل و یکمی نان و آب دار می گردند.  هنرپیشه می شوند و نقش بازی میکند.  

موضوع صحبت من. صرفاً مرد ها نیستند بلکه در میان زنان هم چند همسری  رواج پیدا کرده 

شاید این لجام گسیختگی حاصل سالارگری قشری بر قشر دیگر جامعه باشد.  چیزی که صرفاً در جامعه انسانی امکان وقوع می یابد و معنا می دهد.  

طبیعت پیوسته در حال تلاش برای رسیدن به تعادل است.  پس می توان گفت طبیعت، به غرایز پایبند است. اما انسان ها چطور؟  


انسان امروزی به دنبال چه می گردد ؟  از تعدد زوج یا زوجه های مختلف چه می خواهد.  ؟ 



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 12 Esfand 97 ، 01:07
واژه

خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم 

دیبا نتوان بافت از پشم که رشتیم 

بر حرف معاصی خط عذری نکشیدیم 

پهلوی کباری حسناتی ننوشتیم 

سعدی 

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 11 Esfand 97 ، 19:18
واژه


نام پرتره :شرم آگین 
طراحی با مداد 

,B4 F,, H, BH, B3 USLON 
B6,  B8 FABER-CASTELL 
B6, B8 OWNER 
B6 UL 
Daimantion :A3 



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 Esfand 97 ، 20:19
واژه
امروز،روز خوبیه برای همه خانوم ها   
به همه تبریک میگم. 
لحظاتی پر از شادی و عشق را برای همه عزیزانم آرزومندم.  
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 07 Esfand 97 ، 13:27
واژه

سلام سلام 

ظهر همه عزیزان بخیر 

امروز روز مهندسه، هم به خودم و هم به همه ی همکاران عزیزم تبریک میگم.  

دم آقای خواجه نصیر الدین طوسی هم گرم اگر نبود،در تقویم اسمی از ما مهندسا نبود.  نور،به قبرش بباره.  [ چشمک ] 


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 05 Esfand 97 ، 13:07
واژه
برای رسیدن به انگیزه، فقط یک جمله کافی ست،
زندگی را با تمام خوب و بدش دوست دارم   . 
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 03 Esfand 97 ، 13:57
واژه

گاهی اوقات به خود می گویم، زندگی با تمام فراز و نشیبش معنا می گیرد.  در فرازهای زندگی می توان لذت موفقیت را فهمید و در فرودها درک تجربه ها را  . در این بین، عشق فقط یک بهانه است، بهانه برای بودن. 

انسانی ، که هم در فراز ها و هم در فرودها لذت عشق را با خود داشته باشد، شاید یک انسان خوشبخت است. اما واقعاً معنای خوشبختی چیست؟  خوشبخت کیست ؟ 

همه انسان ها به دنبال خوشبختی اند. معتقدم شاید بتوان خوشبختی را در رضایت از زندگی تعبیر کرد . یک انسان مادی گرا به اندازه نیاز های خود قانع نیست، پس وجود تعابیری مثل رضایت از،زندگی برای چنین افرادی تقریباً ناممکن است.  از طرف دیگر انسان های معنوی از هر چیزی احساس رضایت می کنند. در مورد این قبیل انسانها، صرفاً داشتن رضایت نمی تواند معنای خوشبختی باشد  . پس خوشبخت کیست؟  

با تعاریفی که ارائه شد کاملاً مشخص است که به دوگانگی در عملکرد و تضاد در تفکر رسیدیم.  چاره چیست ؟ 

نکته حائز اهمیت این است، علت عدم هماهنگی از وجود خود انسان ناشی می شود .  انسان ذاتاً موجودی ست نسبی و این نسبی بودن، توان مطلق گرایی را از انسان سلب می کند. یعنی هیچ چیز در وجود انسان و در محیط پیرامونش مطلق نیست،  بنابراین می توان گفت خوشبختی هم در وجود انسان، مقوله ای نسبی ست.  

اما شاید خوشبختی را در شادی دیگران، موفقیت ها ، و. ... بتوان  پیدا کرد. 


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 02 Esfand 97 ، 00:59
واژه

عمیقاً به این دعا اعتقاد دارم 

خداوندا ، آرامشی عطا فرما ، تا بپذیرم آن چه را که نمی توانم تغییر دهم

شهامتی که تغییر دهم آن چه را که می توانم

و دانشی که تفاوت این دو را بدانم .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 30 Bahman 97 ، 23:15
واژه

گاهی اوقات برای رسیدن به جواب سوالاتت کنکاش می کنی.  سد ها را کنار می گذاری، جرأت و جسارت را شریک لحظه هایت  می کنی و خودت را با حقیقت روبه رو می سازی .   زمانی که حقیقت را می یابی، می فهمی که حقیقت چیزی نبود ،که تو فکر می کردی . چیزی شبیه به آن روی سکه. 

تنها جسارت این کنکاش کشف مردمان تازه بود.  کشف مردمانی که هر کدام یک فکر جدید، افکار و اندیشه جدید و.. .. بودند.  

شاید این بار هم مثل دفعات قبل، بنا بود که قسمت با تمام قوا خود را به رخ بکشد.  پخته تر از همیشه با درایت تر از،قبل.  

 


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 30 Bahman 97 ، 17:34
واژه